روانشناسان براي مداخله و درمان اختلالات روانشناختي، رويكردهاي متفاوتي را در نظر ميگيرند كه طرحواره درماني يكي از آنها است. اگر بارها و بارها در روابط، شغل و بسياري از موقعيتهاي زندگي خود به مشكل برخوردهايد و اين مشكلات براي شما الگويي تكراري دارند، يا اگر براي حل مشكلات خود به رواندرمانگرهايي مراجعه كردهايد كه ريشه مسائل شما را ناشي از معضلات دوران كودكيتان عنوان كردهاند، شايد بهتر است طرحواره درماني را امتحان كنيد. اين روش به عنوان يكي از رويكردهاي جامع و تلفيقي علاوه بر بهرهگيري از روشهاي رويكرد شناختي-رفتاري، مولفههاي نظريات دلبستگي، روابط شيء، سازندهگرايي و روانتحليلي را نيز در خود دارد. بهتر است قبل از صحبت بيشتر درباره طرحواره درماني به مفهوم طرحواره نگاهي بيندازيم.
منبع: طرحواره درماني
طرحواره چيست؟
واژه طرحواره به صورت ساختار، قالب يا چهارچوب تعريف ميشود اما در متون روانشناسي آن را به صورت مجموعهاي از باورهاي اساسي و الگوهاي فكري تعريف ميكنند كه به رفتار افراد در بروز واكنشهاي خود به محيط جهت ميدهند. به نظر جفري يانگ، طرحوارهها از خاطرات، هيجانات و احساسات بدني تشكيل شدهاند، در دوران كودكي و نوجواني شكل گرفتهاند، در طول زندگي تداوم مييابند، در ارتباط با خود و ديگران هستند و گاهي بهشدت ناكارآمد ميباشند. براي كسب اطلاعات بيشتر در زمينه دارو و درمان كليك كنيد.
طرحواره درماني | انواع طرحوارهها
طرحوارهها شامل دو نوع طرحوارههاي سازگار و طرحوارههاي ناسازگار هستند. در واقع
طرحوارههاي ناسازگار منجر به بروز بسياري ناآراميها و تنشهاي رواني در افراد ميشوند.
طرحوارههاي ناسازگار اوليه به چه معنا هستند؟
اين طرحوارهها الگوهاي عميقي هستند كه از جنس خاطره، هيجان، احساسهاي بدني و شناخت واژهها ميباشند؛ نكته حائز اهميت آن است كه طرحوارههاي ناسازگار اوليه با جنبههاي منفي تجارب دوران كودكي گره خورده و به شيوهاي مشخص در تمام زندگي تكرار ميشوند. به عبارتي، طرحوارههاي ناسازگار اوليه به عقايد منفي درباره خود، ديگران و جهان اشاره دارند.
به بيان جفري يانگ، تمامي انسانها با 5 نياز بنيادين هيجاني متولد ميشوند و اگر اين نيازها برآورده نشوند منجر به شكلگيري طرحوارههاي ناسازگار خواهند شد كه در ادامه به بيان آنها خواهيم پرداخت.
رديف | نياز بنيادين هيجاني | طرحواره ناسازگار مربوطه |
1 | نياز به امنيت، ثبات و دلبستگي ايمن به ديگران | طرحواره رهاشدگي/بيثباتيطرحواره بياعتمادي/بدرفتاري
طرحواره محروميت هيجاني طرحواره شرم و نقص طرحواره انزواي اجتماعي/احساس بيگانگي |
2 | طرحواره درماني | نياز به كفايت، استقلال و ابراز وجود | طرحواره وابستگيطرحواره آسيبپذيري
طرحواره خويشتن تحولنيافته طرحواره شكست |
3 | نياز به آزادي در بيان خواستهها و نيازهاي سالم | طرحواره استحقاقطرحواره خويشتنداري ناكافي |
4 | نياز به تفريح و خودانگيختگي | طرحواره ايثارگري افراطيطرحواره اطاعت
طرحواره پذيرشجويي و جلب توجه |
5 | نياز به محدوديتهاي واقعبينانه | طرحواره منفيگراييطرحواره بازداري هيجاني
طرحواره ملاكهاي سختگيرانه طرحواره تنبيهگري |
در اينجا نگاهي به تعاريف محدود هر يك از طرحوارهها مياندازيم.
طرحواره درماني | طرحواره رهاشدگي: فرد با اين طرحواره به صورت مستمر نگران از دست دادن نزديكان خود است.
طرحواره بياعتمادي: افراد داراي اين طرحواره منتظر ضربه و آسيب از سوي ديگران هستند.
طرحواره محروميت هيجاني: افراد با داشتن اين طرحواره احساس كمبود محبت ميكنند و به دنبال يك همدرد هستند.
طرحواره شرم و نقص: اين افراد در هر زمان احساس پوچي و بيارزشي ميكنند.
طرحواره انزواي اجتماعي: طرز تفكر اين افراد اين است كه براي جامعه فردي بيثمر هستند.
طرحواره درماني | طرحواره وابستگي: اين افراد نميتوانند كارها و اعمال روزمره خود را بهدرستي انجام دهند.
طرحواره آسيبپذيري: اين افراد داراي اضطراب و تنش هستند و به صورت دائم منتظر بروز رويدادها و اتفاقات ناگوار ميباشند.
طرحواره خويشتن تحول نيافته: اين افراد احساس وابستگي شديد نسبت به اطرافيان خود دارند.
طرحواره شكست: اين افراد به صورت دائم احساس شكست و عدم رضايت از زندگي ميكنند.
طرحواره استحقاق: اين افراد به دنبال بهترينها و برترينها هستند و هيچ توجهي به ديگران ندارند.
طرحواره خويشتنداري ناكافي: اين افراد بيمار همواره بر روي خود و كارهايش احساس مديريت ندارد و به ديگران آسيب ميزند.
طرحواره ايثارگري افراطي: اين افراد نيازها و خواستههاي خود را نميتوانند به درستي انجام دهند و همواره قدرت نه گفتن به ديگران را ندارند.
طرحواره درماني | طرحواره اطاعت: فرد در اين زمان خود را تابع ديگران ميداند و همواره و در تمامي شرايط بايد به همگان به صورت اجباري و زوري اطاعت گويد.
طرحواره پذيرشجويي و جلب توجه: افراد خود در جايگاهي بوده كه مدام به دنبال جلب توجه و احساس رضايتمندي از ديگران هستند.
طرحواره منفيگرايي: اين بيماران نسبت به تمامي اتفاقات اطراف و ديگران احساس بدبيني ميكنند.
طرحواره بازداري هيجاني: اين افراد احساسات متفاوت خود اعم از خشم، ناراحتي، شادي و … را به خاطر ترس از دست دادن ديگران بروز نميدهند.
طرحواره ملاكهاي سختگيرانه: اين افراد نسبت به تمامي امور سختگير هستند و از ديگران عيبجويي ميكنند.
طرحواره تنبيهگري: افراد داراي اين طرحواره اين ديدگاه را دارند كه به خاطر تمامي اشتباهات بايد به شدت تنبيه شوند.
طرحواره درماني | چه عواملي در ايجاد طرحوارهها نقش دارند؟
خلقوخوي كودك و شيوههاي فرزندپروري مشخص ميكند كدام طرحوارهها ساخته شوند. روزهايي كه شخصيت ما در حال شكلگيري بوده است، طرحوارهها هم به سرعت خود را به شخصيت ما تحميل كردهاند.
در چه خانوادهاي بزرگ شدهايم؟
رفتار پدر و مادر با ما چگونه بودهاست؟
آيا در ميان خانواده و اطرافيان احساس امنيت ميكرديم؟
آيا از مراقبان خود احساس ارزشمندي دريافت ميكرديم؟
و بسياري سوالات ديگر كه همه در ساختن باورهاي بنيادين ما نقش بسزايي داشتهاند.
براي اطلاعات بيشتر در زمينه مشاوره تلفني كليك كنيد.
طرحواره درماني | سبكهاي مقابله با طرحوارهها
اما شايد سوال پيش بيايد كه افراد بهطور عادي و بدون درمانگر چطور با اين طرحوارهها مواجه ميشوند؟ جفري يانگ معتقد است كه تمامي انسانها بهطور ناخودآگاه، از يك يا چند سبك مقابلهاي براي رويارويي با اين باورها استفاده ميكنند كه بهطور خلاصه موارد زير را شامل ميشود.
تسليم: پذيرش محض و بدون چون و چرا
اجتناب: دوريگزيني كامل
جبران افراطي: مخالفت و جنگيدن
با توجه به ويژگيهاي شخصيتي فرد، يكي از اين سه سبك بهطور غالبتري وجود دارد كه به رفتارهاي او جهت ميدهد. البته روانتحليلگرها ادعا دارند كه اين سبكهاي مقابلهاي همان مكانيزمهاي دفاعي هستند.
طرحواره درماني چيست؟
يكي از روشهاي درماني تلفيقي كه از چندين رويكرد بهطور همزمان استفاده ميكند، طرحواره درماني (Schema Therapy) است. اين روش، توسط جفري يانگ، روانشناس برجسته آمريكايي، پايهگذاري شد. در روش طرحواره درماني رواندرمانگر بهدنبال آن است تا بسياري از طرحوارههاي ناسازگار اوليه را كه برخي از كتابهاي روانشناسي عاميانه به آن (تلههاي زندگي يا Life Traps) نيز ميگويند، مورد توجه قرار دهد.
در واقع طرحواره درماني براي پيشگيري از بروز بسياري اختلالات رواني و يا مداخله و درمان آنها بهكار برده ميشود. يكي از اصول مهم در اين روش اين است كه مشكلات بيماران را بهصورت ريشهاي بازيابي ميكنند و بهدنبال حل آنها هستند. طرحواره درمانگران بر اين باورند كه دليل اصلي بسياري از مشكلات كنوني، ريشه در دوره كودكي و نوجواني دارد كه با دستيابي به آنها ميتوانند برطرف شوند.
در اين روش رواندرمانگر سعي دارد تا در وهله اول به باورهاي بنيادين و يا همان طرحوارههاي فرد دست پيدا كند. سپس آنها را به چالش بكشد و از طريق تكنيكهاي مشخص، به فرد كمك كند تا الگوهاي پيشين را كنار گذاشته و طرحوارههاي جديدي را جايگزين كند.
چرا رويكرد طرحواره درماني؟
همانطور كه گفته شد اين رويكرد نوين، براي تشخيص و مداخله درماني از چندين متد روز دنيا با تكنيكهاي مختلف استفاده ميكند و در درمان اختلالات شخصيت و اضطرابي كاربرد فراوان دارد. بنابراين قادر است به مولفههاي شخصيت و ذهن فرد بهطور يكپارچه نگاه كرده و مسئله پيش رو را حل كند. براي شناخت بيشتر در زمينه درمان اضطراب كليك كنيد.
دستيابي و پيدا كردن بينش نسبت به برخي طرحوارهها شايد از طريق بسياري كتب خودياري راحت باشد، اما هيچگاه نميتوان طرحوارههاي پيچيده را به تنهايي و بدون كمك رواندرمانگر پيدا كرده و يا بازسازي نمود. بهتر است بدانيم كه افراد داراي سلامت روان نيز طرحواره ناسازگاري در خود دارند كه اگرچه ملايمتر و انعطافپذيرترند اما ميتوانند فرد را در معرض ابتلا به اختلالات متداول قرار دهند. براي دريافت مشاوره در زمينه طرحواره درماني ميتوانيد با مركز مشاوره روانشناسي كانون مشاوران تماس بگيريد.
منبع: طرحواره درماني